ow hana اُو حَنا:
قدیم ترها توو مراسم عروسی روز
آخر سلمونی یه سینی بر می داشت و جلو مهمونا می گرفت،
و البته از دوماد شروع می کرد و هر کس به فراخور
حالش مبلغی را می نداخت برا سلمونی که بهش اوحنا
می گفتند.
ereghchin عِرِقچین:
باز همون کار را البته زمونای
قدیم تر که مرحوم عزیزاله و زنش زنده بودند برا جمع
آوری پول برا نوازنده ها می کردند که به عرقچین
معروف بود.
gombez nema گُمبِزنِما یا همون گنبد نما
پیشترها
که مردم به مشهد می رفتند تا نزدیک مشهد
می رسیدند شاگر شوفر از مردم طلب مبلغی پول به
عنوان گمبزنما می کرد باز به روش فوق.
teghz تِقز:
مقداری از گندم بود که آسیابان بعنوان مزد
آسیاب کردن کردن از بار بر می داشت،البته بعضی
افراد سفارش می کردند تغزش را بر ندار پول می دیم.
shagardonah شاگَردُنَ:
باتوجه به نبودن امکانات ارتباطی
در صورتیکه بچه ای خبری یا تحفه ای برا در و همسایه می برد
صاحب خونه معمولاًمقداری خوراکی یا گاهی مختصری پول
به عنوان شاگردونه می داد.
kelavagyri کِلاواگیری:
هدیه ای بود البته این بار بیشتر
به صورت پول و کمتر به صورت خوراکی که هنگام دادن خبر
برگشت کسی از مسافرت به شخص خبردهنده داده می شد،البته
گاهی برا خبرای خوش دیگه هم مثل خبر تولد بچه هم تحت این
عنوان مبلغی داداه می شد همان مشتلق.
شیرینی قالی:
مبلغی بود که یا صاحب کار بافنده قالی هنگام افتادن
قالی به بافنده می داد یا خریدار قالی هنگام بیرون بردن قالی از
خانه بافنده به شخص بافنده بعنوان هدیه می داد.
kharman bahara خرمن بَهَرَ :
سهم فقیر فقرا و در و
همسایه بود پس از برداشت گندم که البته گاهی بعد از برداشت
ارزن هم این کار را می کردند.
کلمات کلیدی: