سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که خود را پیشواى مردم سازد پیش از تعلیم دیگرى باید به ادب کردن خویش پردازد ، و پیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید ، و آن که خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد ، شایسته‏تر به تعظیم است از آن که دیگرى را تعلیم دهد و ادب آموزد . [نهج البلاغه]
خاطرات یک حسن ابادی

بعضی کلمات و اصطلاحات قدیمی در حال فراموشی

هِلُوگه helovgah: محلی که در زمستان که آب قنات حساب و کتاب
نداشت آب ازونجا ول می شد به بیابانهای اطراف.

جورُفتjooroft  : لایروبی قنات که توسط کشاورزا در
فواصل معین انجام می شد .

اُو میونov mion: مدت زمانی که آب قنات بدون حساب
هست و هرکسی می تونه آزادانه استفاده کنه.

سِر اِوساری  serevsari: مبلغی که معمولا بچه ها
هنگام فروش دام و قبل از بیرون بردن دام از خریدار دام می گرفتند.

لَتِه سَهَ lateh saha: کرت یا زمینی که کشت نداشته
و درمرحله آیش قرار دارد.

پَرکیزpar kivz  : هنگام واز زدن(سله شکنی سنتی)
ابتدا بیشتر کار در طول کرتها انجام می شد.قسمتی از ابتدا
و انتهای کرت ها که باقی می ماند به طور عرضی واز کشیده
می شد که به این مرحله پرکیز می گفتند.

گُشکَه  goshkah: قسمت ابتدای کرت یا لته یه همون نزدیک به
آبراه یا "واره"

جِلِو اُوjelev ov :هدایت آب در اولین آبیاری بعد از کشت
از راه جابجا کردن کمی از خاک بخاطر اینکه زمین شخم بوده.

کناراُوkenar ov :اصطلاح قدیمیا برا مستراح.

پا اِوشاpa evsha:اسهال در اصطلاح قدیم.

قِلِف سُرناghelef sorna: به محل تنگ و ترش و
محلی که سخت در دسترس باشد.

بوسار یا بوسارگَه:به محلی که به قول معروف نه سَرم یا به
طور طبیعی خنک باشه مثل زیرزمین گفته می شود.

سِرتیلیقsertiligh:حالتی در کولون یا کیلیندون های
قدیمی که قفل کامل نشده باشه و بدون کلید باز بشه.

تیکُروا  tik orva: همون خارشتر ،خاری که از هر طرف
بیفته یه قسمت نوک تیز به سمت بالا داره.

زَر اُوzar ov:ادرار در اصطلاح قدیمیا


پِلِشتی peleshti :از ترشحات تناسلی گاوها در آبستنی
که نشانه ی مرحله خاصی از آبستنی بود.

اُراغیoraghi: همان داس ابزار درو کردن.

کَلُ تختهkalo takhtah : وسلیه ای کمان مانند از چوب
و چرم که به دست بسته می شد و همراه اراغی جهت سرعت عمل
در درو کردن گندم استفاده می شد که البته مهارت خاصی لازم داشت.

یو و کوله بند yovo kule band: شامل یُو یا یوغ که
همان وسیله ی چوبی که به گردن الاغ هنگام شخم زدن بسته می شد
و کوله بند که قبل از یُو قرار می گرفت و ازجنس نرم به شکل
U بود تا آسیبی به گردن الاغ وارد نشود.

ضمن تشکر و آرزوی موفقیت برای آقای قیصری که از کراچی خواننده وبلاگ و وبلاگ حسن آباد

هستند به ایشان پیشنهاد می کنم خاطرات روزانه خود را در وبلاگی جداگانه

یا از طریق وبلاگ حسن آباد در اختیار خوانندگان قرار دهند،حتماً جالب خواهد بود.

ادامه دارد...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن ابادی 91/9/20:: 9:30 صبح     |     () نظر